.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
من يک دمکراتم
سياستمدار مازندرانى كه در 27 سالگى نماينده مجلس شده و در 28 سالگى به وزارت دولت شهيد «رجايي» رسيده و در 29 سالگى وزير و سخنگوى دولت «ميرحسين موسوي» بوده است و از آن به بعد تا امروز كه نماينده مردم تهران و رئيس مركز پژوهش‌هاى مجلس شده، تمام زندگى او با سياست و اقتصاد گره خورده است. شايد هيچ كدام از ....

آيا سياستمداران مثل همه مردم زندگى مى‌كنند؟ روزگار آنان چگونه مى‌گذرد؟ در خانه با خانواده، در محله با همسايه، در زندگى با مشكلات، در عيد و ايام نوروز و ... چه مى‌كنند؟ اينها و سؤالات زياد ديگرى كه شايد براى مردان سياست، ساده و عوامانه به حساب آيد، نيمه‌هاى پنهانى از زندگى مردان قدرت‌اند كه همواره براى مردم كوچه و بازار جالب و جذاب بوده است.
فرصت گفت‌وگويى خودمانى با چهره‌اى هم‌محلى‌ كه امروز منتقد دولت و فرمانده اقتصادى مجلس هفتم شناخته مى‌شود، براى همه جالب است. اما نه گفت‌وگويى درباره سياست و انتخابات و نه از اقتصاد و بودجه و... بلكه گپى صميمى درباره زندگى.
شايد اين گفت‌وگوى خودمانى با كسى كه هميشه در كانون‌هاى رسمى و خشك قدرت در فضايى منتقدانه ديده شده، به نظر سخت بيايد. اما آن روى سكه رفتار و گفتار و كردار او حكايت ديگرى دارد.
سياستمدارى كه در 27 سالگى نماينده مجلس شده و در 28 سالگى به وزارت دولت شهيد «رجايي» رسيده و در 29 سالگى وزير و سخنگوى دولت «ميرحسين موسوي» بوده است و از آن به بعد تا امروز كه نماينده مردم تهران و رئيس مركز پژوهش‌هاى مجلس شده، تمام زندگى او با سياست و اقتصاد گره خورده است. شايد هيچ كدام از اين‌ها جالب نباشد اما اينكه مردى از جوانى در مسند قدرت بوده اما 24 سال از ابتداى ازدواجش تا سال 1371 همچون همه مستأجران تهراني، طعم خانه به دوشى را چشيده و طىاين سال‌ها نوزده بار از اين محله به آن محله اسباب‌كشى كرده است، قصه‌اى است شنيدنى... و نيز ماجراى خانه‌دار شدن او و سكونتش در بلوار فرحزاد و...
شايد هنوز خانه 130 مترى او را در فيلم انتخاباتى‌اش در هشتمين دوره انتخابات رياست جمهورى سال 80 ـ كه اكبر نبوى كارگردانى كرده بود‌ ـ به ياد داشته باشيد... يا شايد شما نيز يكى از آنهايى باشيد كه از نزديك در مسجد يا مجالس روضه يا سخنرانى با او گپى زده باشيد و با آن روى سكه شخصيت او روبرو شده باشيد. حقيقت آن است كه جداى از گرايشات سياسي، زندگى مردى ساده كه رنگ آبى آسمانى را دوست دارد و فقط غذاى خانگى مى‌پسندد و همسايه‌ها اورا دوست دارند و اهالى محل به نيكى از او ياد مى‌كنند، قصه‌اى است شنيدني، ما با وجود فرصت اندك او در دوره بررسى بودجه در مجلس اين گفت‌وگوى خودمانى را تهيه كرديم. در تهيه اين گفت‌وگو فرزند ارشدش «آقا مهدي» بسيار همراهى‌مان كرد كه از اونيز بسيار سپاسگزاريم.
نام؟

احمد
نام خانوادگي؟
توكلى
تاريخ و محل تولد؟
1330 در شهرستان بهشهر مازندران
نام پدر؟
ابوالحسن
شغل پدرتان؟
اول بزازى داشت و بعد داروخانه‌دار شد.
تحصيلات؟
ديپلم رياضى هستم. در دانشگاه اول مهندسى الكترونيك مى‌خواندم كه سال سوم به دليل فعاليت سياسى به دستور ساواك اخراج شدم و بعد دوباره اقتصاد خواندم و در اين رشته ليسانس گرفتم.
پدرتان هم انقلابى بود؟
خانواده پدرم مذهبى معمولى بودند كه نمازخواندن برايش امرى عادى بود اما امور رايج آن موقع مثل سينما رفتن هم برايش عادى بود و تعلقات شرعى متعصبانه‌اى نداشت.
چه شد كه انقلابى شديد؟
در شانزده سالگى دبير شرعياتى داشتيم به نام محمد‌تقى راسخى كه آدم معتقد و مبارزى بود و من تحت تأثير تعليمات او گرايشات انقلابى و مذهبى جدى پيدا كردم.
اولين بار كه دستگير شديد؟
ششم دبيرستان بودم كه در يكى از مساجد بهشهر در انتقاد به قانونى كه در مجلس آن زمان در حال بحث بود، سخنرانى كردم. البته كار به بازداشت نرسيد. پدرم و عمويم ـ كه شهردار شهر بود ـ را احضار كردند و من تعهد دادم و رهايم كردند.
در طول سال‌هاى مبارزه چند سال زندان بوديد؟
جمعاً سه سال و نه ماه.
و در زندان چه مى‌كرديد؟
درس مى‌خوانديم و مطالعه مى‌كرديم. در زندان بهترين دوره‌هاى مطالعاتى را داشتم.
چه دوره‌هايي؟
عربى را پيش حجت‌الاسلام «قدسى كاشاني» خواندم. يك دوره نهج‌البلاغه را پيش «محمد حكيمي» برادر استاد «محمد‌رضا حكيمي» گذراندم. سير حكمت و فلسفه را پيش دكتر «محمد رجبي» و حتى يك دوره اصول را با حجت‌الاسلام «حسين طارمي» خواندم.
در زندان با چه كسى انس داشتيد؟
با خيلى‌ها اما استاد «محمد‌تقى شريعتي» هم سلولى ام بود. خيلى احترامش را داشتم و او نيز خيلى به من توجه داشت و رابطه عاطفى صميمى بين ما بود.
از ائمه بيشتر به كدامشان توجه و ارادت يا ارتباط قلبى خاصى داريد؟
با امام على(ع) و امام زمان(عج). البته همه نور واحدند.
مهم‌ترين الگوى شما؟
امام بود كه هميشه از او تبعيت كرده‌ام و هميشه با تمام وجود ارادت داشته‌ام.
چه سالى ازدواج كرديد؟
1349.

 با همسرتان چگونه آشنا شديد؟ و چقدر تحصيلات دارند؟
با همسرم فاميل هستيم. او فوق‌ ديپلم زبان دارد.
چند فرزند داريد و چه مى‌كنند؟ 
5 پسر دارم و سه دختر. مهدى كار انتتشارات مى‌كند، محمد طراح گرافيست است. زهير، معلم و روزنامه‌نگار است.فضل الله دانشجو و محمد‌على دانش‌آموز است و هر سه دخترم هم دانشجو هستند و كار نمى‌كنند.
مهم‌ترين ويژگى شما؟
عقل‌گرايى و نظم. آدم احساساتى نيستم.
در خانه مرد سالاريد يا زن‌سالار؟
هيچ‌كدام. زندگى ما مبتنى بر گذشت و احترام پيش رفته است.
مديريت اقتصادى منزل با شماست يا همسرتان؟
با همسرم.
خريد منزل هم مى‌كنيد؟
الان نه. چون اصلاً وقت ندارم. قديم‌ترها كه فرصت مى‌شد خريد هم مى‌كردم.
چه كسى خريد منزل را انجام مى‌دهد؟
بچه‌ها انجام مى‌دهند.
كار منزل چه طور؟ مثلاً جمعه‌ها در كار منزل كمك مى‌كنيد؟
اين سال‌ها كه اصلاً فرصت نداشته‌ام حتى جمعه‌ها هم كار مى‌كنم. ولى قديم هر زمان كه فرصت شده تا آنجا كه از دستم بر آمده در كار خانه هم كمك كرده‌ام.
چقدر براى خانواده وقت مى‌گذاريد؟ گردش هم مى‌رويد؟
اصلاً وقتى ندارم. همه‌اش كار است و كار و باز هم كار. خانواده هم شرايط كارى مرا مى‌فهمند.
صبح‌ها چه ساعتى بيدار مى‌شويد و شب‌ها كى مى‌خوابيد؟ در طول روز با مجموعه فشار كارى چه مى‌كنيد؟
صبح‌ها يك ساعت قبل از نماز صبح بيدار مى‌شوم و شب‌ها خيلى دير شود، ساعت يازده مى‌خوابم در طول روز هم كارها را اولويت‌بندى مى‌كنم و سعى مى‌كنم به شكل منظمى انجام شود.
ورزش هم مى‌كنيد؟
هر روز صبح نرمش مى‌كنم.
ارتباط شما با جوانان؟ مثلاً فرزندانتان.
خيلى راحت و صميمى است. براى فرزندانم هميشه كاملاً آزادى قائل بوده‌ام در عين احترام متقابل.
مثلاً با تيپ جوانان مشكل نداريد؟
تا حدى كه معقول باشد نه. با چيزهايى كه از سر عقل نباشد، مشكل دارم. معتقدم لزوماً هر مدى قشنگ نيست. پيروى از مد در هر شرايطى را نمى‌پسندم. با چيز قشنگ موافقم نه الزاما چيز مدل.
گفتيد در نظام‌ رفتارى‌تان با فرزندان كاملاً به آزادى قائل هستيد. يعنى داخل خانه دموكرات هستيد؟
بله. كاملاً من در نظام خانواده و خصوصا در نظام تربيتى فرزندان در داخل خانه دموكرات هستم و عموماً در كارها براى فرزندانم آزادى قائلم.
نظام ارزشى و تربيت ديني، شما را در اين آزادى با تضاد روبرو نمى‌كند؟
اگر نظام يك خانواده از پايه صحيح باشد و مرزها هم مشخص باشند، نه.
درست است كه مرز باريكى بين اين دو هست اما وقتى هر فردى در خانواده جايگاه مشخصى داشته باشد و همه براى حرف هم احترام قائل باشند، اين آزادى هيچ صدمه‌اى نمى‌زند و مؤثر هم هست. اينكه مى‌گويم آزادى اين نيست كه هر كسى هر كارى دلش خواست انجام بدهد. اينكه اصلاً آزادى نيست.
در رابطه‌ با خانواده يا با دوستان و همسايه‌ها، ‌آدم سخت و بسته‌اى هستيد؟
اصلاً. اتفاقاً برعكس. اما آدم وقتى كارى را به او مى‌سپارند بايد با جديت تمام آن كار را انجام بدهد. اما اين جديت در كار هنوز در كشور ما تعريف نشده است. چون در كارم جدى هستم، فكر مى‌كنند آدم خشكى هستم. اما در منزل يا با دوستان كاملاً فضاها، صميمى و دوستانه است.
از وقتى به تهران آمديد، كجاها ساكن شديد و كى خانه‌دار شديد؟
اين خودش يك قصه طولانى است. از وقتى ازدواج كردم تا وقتى صاحبخانه شدم، يعنى در عرض 26 سال 19 بار اسباب‌كشى كرديم و تمام اين سال‌ها مستأجر بودم.
چه شد كه ساكن بلوار فرحزاد شديد؟
سال 71 بود. قبل از اينكه به اين محل بياييم در يك مجتمع مسكونى در خيابان حافظ مستأجر بوديم. بعد مالك آن مى‌خواست خانه را خيلى ارزان بفروشد كه به همه ساكنان مجتمع گفت بياييد خانه را بخريد. ما پول نداشتيم. مالك، خانه را به دانشگاه آزاد فروخت و دانشگاه آزاد هم براى اينكه مستأجرها را بلند كند، پولى به همه مستأجرها داد كه به من يك و نيم ميليون رسيد. بعد دنبال خانه بوديم كه مطلع شديم سبزى‌فروش محله‌مان، زمينى در فرحزاد دارد كه مى‌فروشد. با همان يك و نيم ميليون و كلى قرض زمين را خريديم و اول يك زيرزمين و بعد يك طبقه ساختيم كه كلا شش ميليون تمام شد. قبل از ساخته شدن اين خانه هم، دروازه دولت مستأجر بوديم. سال‌ها بعد هم پدرم كمك كرد و پولى داد تا طبقه ديگرى روى آن ساختيم. حالا يك آپارتمان چهار واحده شده است كه با مجموعه چند خانواده در آن ساكن هستيم.
روابط شما با همسايه‌ها چطور است؟ رفت و آمد هم داريد؟
الان خيلى كم شده. زندگى آپارتمانى ديگر اقتضاى رفت و آمد ندارد. اما هنوز روابط ما با همسايه‌هاى قديمى خيلى گرم و صميمى است و رفت و آمد هم داريم.
مردم در كوچه و خيابان وقتى شما را مى‌بينند، چطور رفتار مى‌كنند؟
مردم خيلى لطف دارند. عموماً از سر لطف رفتار مى‌كنند.
آقاى دكتر! كل دارايى شما چقدر است؟
همين خانه است و يك ماشين پيكان مدل 75 و يك زمين موروثى در بهشهر.
همسايه‌ها و افراد محله كه شما را مى‌شناسند، آيا تقاضاهايى هم براى رفع مشكلشان دارند؟ شما چه مى‌كنيد؟
خيلى زياد. عموماً از آنها مى‌خواهم كه تقاضاى خود را مكتوب كنند تا من به مرجع ذيربط برسانم. تا آنجا كه بتوانم كمك مى‌كنم تا به نتيجه برسد. خصوصاً اگر مسئله‌اى حساس باشد با تمام توان پيگيرى مى‌كنم.
الان با همان پيكان خودتان رفت و آمد مى‌كنيد؟
براى انجام امور ادارى با پژو اداره رفت و آمد مى‌كنم و براى كارهاى شخصى با پيكان خودم.
عيد كجا مى‌رويد؟
هيچ جا. فقط تا قم مى‌رويم، دخترم را ببينيم.
سفر خارجى يا گردش استانى نداريد؟
نه خير. هيچ خبرى از سفر خارجى نيست. من هر سفر خارجى كه تاكنون رفته‌ام فقط مأموريت كارى بوده است و در تعطيلات نوروز هم نبوده.
عيدى كه مى‌دهيد؟
بله. كتاب عيدى مى‌دهم. قبل از عيد مى‌روم كتاب‌هاى زيادى مى‌خرم و به همه كتاب عيدى مى‌دهم.
پول چطور؟
عادت ندارم پول بدهم. اما چند سالى است كه گاهى به بچه‌ها پول مى‌دهم.
هر سال براى خودتان خريد لباس عيد هم مى‌كنيد؟
نه. اصلاً چنين عادتى ندارم.
همين الان در منزل چند دست كت و شلوار داريد؟
(با لبخند) دو دست. از سال 80 در ماجراى انتخابات رفقا ما را كت و شلوارى كردند. قبل از آن كت پاييزى مى‌پوشيدم.
اما ما هميشه شما را در رسانه‌ها خوش تيپ مى‌بينيم؟
اين ديگر كار حاج‌خانم است (با لبخند) من هم هميشه سعى كرده‌ام از همان لباسى كه دارم درست استفاده كنم. براى خوش‌تيپ و منظم گشتن نيازى به داشتن چندين دست لباس نيست. اين يك وظيفه شرعى است.
و بالاخره مهم‌ترين و عميق‌ترين آرزوى شما؟
يك چيز است و آن هم شهادت.
آرزوى رئيس جمهور شدن نداريد؟
اصلاً برايم مهم نبوده و نيست. من تا امروز به وظيفه‌ام عمل كرده‌ام. فكر مى‌كنم هر عنصر سياسى در عرصه مبارزات براى هدف خودش، خيلى نبايد نتيجه گرا باشد. چون انتخابات يك نتيجه نهايى دارد كه قدرت را جابه‌جا مى‌كند. ولى يك نتيجه ميانى دارد كه آن در روند آينده قدرت مؤثر است. لذا حضور افراد مختلف در انتخابات هدف دوم، يعنى مشاركت مردم را تأمين مى‌كند. اگر در هر دوره‌اى به نتيجه اول نرسيده‌ام به نتيجه دوم رسيده‌ام.
زيبا‌ترين توصيه‌اى كه در زندگى شخصى به آن رسيده‌ايد و دوست داريد به ديگران هم منتقل شود؟
توصيه‌اى بود كه از آيت‌الله حسن‌زاده آملى شنيدم و تجربه‌ كرده‌ام و آن اين است كه: «گناه نكنيد. به واجبات خود عمل كنيد. خدا يك نفر را در مسير زندگى‌تان قرار مى‌دهد و هم او، دست شما را مى‌گيرد» همين.
از وقتى كه به ما داديد متشكريم.
من هم از شما متشكرم و براى همه آرزوى سلامتى و دعاى خير در سال جديد دارم.


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 2.771 seconds.